محل تبلیغات شما



جالبه و همچنین کمی مسخره. از آخرین پستم دو سال بزرگ تر شدم. تغییر؟؟ حتما تغییر کردم. تغییر جزیی جدا نشدنی از زندگی بشر است. روزها میگذرد، سال ها میگذرد، جامعه تغییر می کند، آدم ها هم تغییر می کنند؛ ارزش ها عوض می شوند، نگرش ها، اولویت ها و به دنبال این ها نوع حرف زدن ها و لباس پوشیدن ها و. هم تغییر می کند. نمی شود در عصری که الانش با یک ساعت آینده فرق می کند زندگی کرد و بی هیییچ تغییر ماند. از من بپرسید ارزش ها را بچسبیم که بی ارزش نشود کافیست.
بودن با بعضی ها معذبت می کند، مُدام باید نقش بازی کنی تا خوشایندِ آن ها باشد. باید خودت را، اصلِ وجودت را کنار بگذاری و بپردازی به آن " خودی" که آن ها می پسندند. اینطور آدم ها، هر قدر هم برایت مهم باشند، هر قدر هم که دوستشان داشته باشی، مُوقتی و گذرا هستند. چون نمی شود خودت را تا همیشه اِنکار کنی. بالاخره از یک جایی به بعد از نقش بازی کردن دست می کِشی. از نقش بازی کردن دست می کشی و حتی شده ناخوداگاه، می روی سمت آن هایی که در کنارشان مجبور نیستی تغییر کنی.
. . . نه چنانم که تو گویی نه چنینم که تو خوانی نه سمائم نه زمینم نه به زنجیر کسی بسته ام و برده دینم نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم نه حقیرم نه فرستاده پیرم نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم نه جهنم نه بهشتم چنین است سرشتم . . . پ.ن: دوست داشتن مثه تمام ماوراء الطبيعه هاي عالم،با منطق و رياضيات سر و كار نداره، از قضا دوست نداشتن هم!!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پایگاه اطلاع رسانی کاراته شهرستان شهریار